مهره سوخته آمریکا
هیئت حاکمه عربستان سعودی این روزها روزهای سختی را می گذراند. ملک سلمان بن عبدالعزیز که تلاش کرد پسرش را منصوب کند تا مسیر تازه ای را در عرصه سیاسی عربستان آغاز و پادشاهی را در خانواده خود متمرکز کند، این روزها با مخمصه سنگینی مواجه شده است که می تواند آینده سیاسی او و پسرش و نوادگانش را به خطر اندازد. به ویژه که محمد بن سلمان برای ترسیم مسیر جدید عربستان سعودی قلع و قمع سنگینی را در خاندان سلطنتی آغاز کرد و حتی برای این که ثابت کند عربستان عصر جدیدی را آغاز کرده، هیئت علمای این کشور که تحت نفوذ وهابیت است را نیز از سرکوب خود در امان نگذاشت تا آنجا که تلاش کرد به جهانیان القا کند که دیگر خبری از وهابیت در عربستان سعودی نیست و این جریان به تاریخ پیوسته است.
اما جناب ولیعهد این روزها به سختی شب را به صبح و صبح ها را به شب می رساند. روزنامه وال استریت ژورنال گزارش داده که تشنج و اضطراب بر فضای کاخ سلطنتی در ریاض حاکم است. خاندان سلطنتی از شخص شاه تا ولیعهد از این نگران هستند که خصومت آشکاری که دولت جدید امریکا در قبال عربستان در پیش گرفته است آغازگر سناریویی باشد که به کنار زدن محمد بن سلمان منجر شود و شاه 85 ساله آرزوی شاه شدن پسرش بر دلش بماند.
در بحبوحه جنجال قتل جمال خاشقجی، که فضایی سنگین از سراسر دنیا علیه ولیعهد عربستان ایجاد شده بود و از امریکا تا اروپا همگی علیه او موضع های سخت می گرفتند تا آنجا که در نشست گروه بیست با بی توجهی اکثر رهبران جهان رو به رو شد، محمد بن سلمان یک بار گفته بود فقط دونالد ترامپ می تواند مرا از این مخمصه نجات دهد. ترامپ هم تا زمانی که در کاخ سفید بود به کمک دامادش، جرد کوشنر، توانست او را از این مخمصه نجات دهد و برای مدتی پرونده خاشقجی را مسکوت بگذارد.
حالا ترامپ کنار رفته و دولت جو بایدن به صراحت اعلام کرده است که دیگر با ولیعهد ارتباط نخواهد داشت و تنها کانال ارتباطیاش با پادشاه خواهد بود. یعنی ساز و کار دوران ترامپ که همه چیز به دفتر ولیعهد ختم می شد پایان یافته است. همچنین گزارش رسمی نهاد امنیتی امریکا که نشان می دهد محمد بن سلمان دستور قتل خاشقجی را صادر کرده و بر روند قتل نظارت داشته، دوباره مخمصه ای که محمد بن سلمان از آن بیم داشت و فکر می کرد از آن نجات یافته دوباره زنده شده است.
تداوم روابط آمریکا با عربستان سعودی
گزارش مربوط به قتل جمال خاشقچی روزنامه نگار سعودی و شهروند دائم آمریکا در اکتبر 2018 در کنسولگری عربستان در استانبول که روز جمعه جامعه اطلاعاتی آمریکا منتشر کرد، عمدتا تاییدی است بر آنچه که از قبل می دانسته ایم. عملیات دستگیری یا قتل خاشقچی به تایید محمد بن سلمان ولیعهد عربستان که از جهات مختلف قدرتمندترین فرد در این کشور است رسیده بود. بن سلمان به این دلیل خواستار مرگ خاشقچی بوده که هم می خواسته خود را از شرّ یکی از منتقدان گزنده اش خلاص کند و هم منتقدان احتمالی حاکمیت خودش را مرعوب کند.
احتمال اینکه یک اسلحه در حال دود کردن پیدا کنیم وجود ندارد، اما اثر انگشت بن سلمان همه جا روی قتل خاشقچی پیدا می شود. نه تنها شواهد تصویری و ارتباطات فراوانی وجود دارد که افراد نزدیک به ولیعهد این کار را انجام داده اند، بلکه این واقعیت ساده نیز وجود دارد که در عربستان بدون اجازه بن سلمان هیچ اتفاق سیاسی مهمی به وقوع نمی پیوندد.
در آن زمان دولت رئیس جمهور سابق دونالد ترامپ نگاهش را به سمت دیگر گرفت، درست مثل کاری که در مورد نقض فاحش حقوق بشر انجام می داد. بعلاوه ترامپ خواهان قطع ارتباط با بن سلمان نبود، چون هم که سیاست های ایران ستیزانه اش مورد تقدیر او قرار داشت و هم نقش او را در تمایل این کشور برای خرید تسلیحات از تولید کنندگان آمریکایی نقشی محوری می دید.
دولت پرزیدنت جو بایدن نظر متفاوتی دارد. این دولت تا همین جا ایالات متحده را از دخالت در عملیات های نظامی عربستان در یمن دور کرده است. بعلاوه نقض حقوق بشر در رویکرد این دولت نسبت به جهان جایگاه نقشی محوری ایفا می کند. این واقعیت که بایدن مستقیما با بن سلمان تماس نگرفته و به جای آن با ملک سلمان بیمار گفتگوی تلفنی داشته، تاکیدی است بر تمایل بایدن به جدا کردن رابطه آمریکا و عربستان از رابطه با ولیعهد این کشور.
اما به احتمال زیاد در آینده ادامه دادن به این جداسازی غیرممکن خواهد بود. ایالات متحده در موضعی قرار ندارد که از پیشروی او برای دستیابی به تاج و تخت پادشاهی پس از مرگ پدرش جلوگیری کند. تقریبا حتمی است که هر تلاشی در این راستا محکوم به شکست خواهد بود و موجب برانگیختن یک واکنش ناسیونالیستی یا بی ثباتی داخلی یا هر دو می شود. از طرفی واقعیت این است که آمریکا دلایل زیادی برای تداوم یک رابطه کاری با فردی دارد که احتمالا تا چند دهه بر کشوری حکومت خواهد کرد که نقش مهمی در تعیین قیمت جهانی انرژی، مهار ایران و - در صورت تصمیم به انجام چنین کاری - ترویج صلح خاورمیانه (ارتباط با اسراییل) خواهد داشت.
کاخ سفید چه اقدامی علیه بنسلمان انجام میدهد؟
«جن ساکی» سخنگوی کاخ سفید گفت که برای آمریکا روشهای موثرتری از تحریمها برای اقدام علیه «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی وجود دارد.
وی که با شبکه خبری «سیانان» مصاحبه میکرد، گفت: «واشنگتن ابزارهای دیگری در اختیار دارد تا مانع از رویدادهایی نظیر قتل "جمال خاشقچی" شود که بر اساس آن به آمریکا اجازه میدهد تا همچنان به همکاری با عربستان سعودی در زمینههایی که در راستای منافع ملی است ادامه دهد.»
سخنگوی کاخ سفید اضافه کرد: «آمریکا همچنان قصد دارد تا عربستان را درباره مشارکت ولیعهد در مرگ خاشقچی مورد بازخواست قرار دهد که این موضوع شامل اقدام مستقیم است».
«جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا شامگاه شنبه (به وقت تهران) زمانی که قصد ترک کاخ سفید و سوار شدن به بالگرد «مارین وان» را داشت به سوالی درباره احتمال تنبیه «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی به دلیل دست داشتن در ترور «جمال خاشقچی» روزنامه نگار منتقد سعودی پاسخ داد.
وی گفت که اعلامیهای در این باره روز دوشنبه صادر خواهد شد و افزود: «اعلامیه روز دوشنبه در این باره خواهد بود که ما به طور کل چه کاری با عربستان سعودی انجام خواهیم داد».
بایدن بامداد امروز نیز گفت که وی در تماس تلفنی با «سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه سعودی گفته که به عنوان پیش شرطی برای تعامل با آمریکا، عربستان باید با نقض حقوق بشر در این کشور مقابله کند.
وی که با یک شبکه اسپانیایی زبان مصاحبه میکرد، افزود: «این را برای وی شفاف ساختم که قوانین در حال تغییر بوده و ما قصد داریم تغییرات چشمگیری را اعلام کنیم.»
گزارشی که دولت آمریکا درباره قتل جمال خاشقچی، منتقد سعودی منتشر کرده نشان میدهد این ترور با دستور مستقیم محمد بن سلمان انجام شده است.
این گزارش که دفتر اطلاعات ملی آمریکا آن را منتشر کرده میگوید محمد بن سلمان مجوز عملیاتی برای «دستگیری» یا «قتل» جمال خاشقچی را صادر کرده است.
در بخشی از این گزارش آمده است: «ارزیابی ما این است که محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی مجوز انجام عملیاتی در استانبول ترکیه برای دستگیری یا قتل روزنامهنگار سعودی، جمال خاشقچی را صادر کرد. ارزیابی ما بر این اساس قرار دارد که ولیعهد سعودی از سال ۲۰۱۷ کنترل تصمیمگیریها در پادشاهی عربستان سعودی را به دست گرفته است.»
گزارش آمریکا تصریح دارد «ولیعهد سعودی، خاشقچی را تهدیدی مستقیم برای پادشاهی عربستان میدید و از اقدامات خشن برای ساکت کردن او حمایت میکرد.»
جمال خاشقچی، متولد ۱۳ اکتبر ۱۹۵۸ (۲۱ مهرماه ۱۳۳۷ شمسی) بود. او قبلاً سردبیر روزنامه «الوطن» و بعد از آن مدیر شبکه خبری «العرب» بود.
خاشقچی سپتامبر ۲۰۱۷ از عربستان متواری شد و بعد از آن به عنوان ستوننویس «واشنگتنپست» مقالههایی در انتقاد از برخی سیاستهای کشورش به ویژه «محمد بن سلمان»، ولیعهد سعودی منتشر کرد.
وی از جمله منتقدان صریح دخالت نظامی ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی در کشور یمن بود.
پرونده پرمخاطره
شکی نیست که بنسلمان با نوعی شبهکودتا توانسته پلههای قدرت را پشت سر بگذارد. او در ابتدا با دو فرمان پدرش، ملک سلمان بن عبدالعزیز پادشاه آلسعود، گزینههای اول و دوم ولیعهدی را کنار گذاشت و با فرامین بعدی افراد غیر قابل اعتماد را از مقامهای لشکری و کشوری کنار گذاشت تا با گماردن افراد معتمدش راه خود را برای رسیدن به تخت پادشاهی هموار کرده باشد. بن سلمان با این اقدامات خلقالساعه بود که توانست در عمل قدرت را در خاندان آل سعود به دست بگیرد و برای رسیدن به این هدف از انجام هیچ کاری از جمله اخاذی، حبس، شکنجه و حتی قتل مخالفان حکومتش دریغ نکرد هر چند که حالا یکی از این موارد به شدت برای او دردسرساز شده و به نظر میرسد که دولت جدید بایدن هم قصد کوتاه آمدن از آن را ندارد. این مورد مربوط میشد به پرونده روزنامهنگار ناراضی سعودی جمال خاشقچی که در ۲ اکتبر ۲۰۱۸ و به دست تیم اعزامی از ریاض در کنسولگری این کشور در شهر استانبول سلاخی شد. حمایت شخصی ترامپ از بن سلمان باعث شد تا ولیعهد سعودی برای مدت کوتاهی از مکافات این عمل خلاصی یابد، اما دموکراتها همواره انگشت اتهام را به سوی او گرفته بودند و به نظر میرسد که بایدن قصد دارد با عمل به یکی از وعدههای انتخاباتیاش وضعیت سختی را برای بن سلمان رقم بزند. او در کارزار انتخاباتی خود وعده شفافسازی در مورد این پرونده را داده بود و حالا میخواهد گزارش اطلاعاتی امریکا را در مورد این پرونده از طبقهبندی محرمانه خارج کرده و آن در دسترس عموم قرار بدهد. این گزارشی است که توسط جامعه اطلاعاتی امریکا تنظیم شده و به گفته روزنامه واشنگتن پست، در آن این نتیجه گرفته شده است که محمد بن سلمان دستور قتل خاشقچی را صادر کرده بود. اگر این گزارش منتشر شود و اگر در آن چنین نتیجهای ذکر شده باشد، آن گاه بن سلمان در وضعیت بسیار سختی قرار خواهد گرفت چراکه مشارکت او در این پرونده تا کنون در حد گمانهزنیهای رسانهای بود و سند دولت نظیر این منتشر نشده بود تا او را متهم به چنین جنایتی بکند.
آل سعود چگونه مخالفان را حذف میکند؟
لیست تحریم وزارت خزانه داری آمریکا نشان داد که فرقه النمر وابسته به محمد بن سلمان تنها در ترور «جمال خاشقجی» روزنامه نگار منتقد سعودی مشارکت نداشته اند بلکه گردان موسوم به نیروهای «السیف الاجرب» نیز در این جنایت دخیل بوده اند.
نیروی «السیف الاجرب» مستقیما با ولیعهد سعودی در ارتباط هستند و بلافاصله پس از به قدرت رسیدن ملک سلمان بن عبدالعزیز بازسازی شدند. تعداد این نیروها به ۵ هزار نظامی با درجههای مختلف میرسد.
فرقهالنمر یا جوخه ببر یک گروه شناخته شده برای سرویسهای اطلاعاتی آمریکا است. این گروه در طول بیش از دو سال گذشته تشکیل شده و متشکل از ۵۰ نفر از پرسنل سطوح عالی اطلاعاتی و نظامی در عربستان سعودی است. این گروه از بخشهای مختلف سرویسهای امنیتی سعودی عضو میگیرد. اعضای این گروه بیرحمانه مخالفان ولیعهد جوان عربستان را به سکوت وادار میکنند.
جمعه، دفتر مدیر اطلاعات ملی ایالات متحده خلاصهای از گزارش اطلاعاتی را منتشر کرد که محتوای آن تاکید دارد محمد بن سلمان ، با ربودن یا کشتن خاشقجی موافقت کرده است. این گزارش میگوید شماری از اعضای تیم ۱۵ نفره سعودی که در اکتبر ۲۰۱۸ پیش از کشته شدن خاشقجی وارد استانبول شدند، افراد مرتبط با مرکز مطالعات و امور رسانهای در دربار سعودی بودند که مدیریت آن را مشاور نزدیک بن سلمان بر عهده دارد و هفت نفر از آنان نیز اعضای زبده تیم حفاظت شخصی محمد بن سلمان معروف به «نیروی واکنش سریع» بودهاند. درحالی که که وب سایتهای رسمی پلیس و نیروهای مسلح عربستان از آن نام نبردند.
روزنامه روسی نوشت که منصور بن مقرن از مخالفان بن سلمان بود و بالگردش در نزدیکی مرز عربستان و یمن سقوط کرد، اتفاقی که کار جوخه ببر بن سلمان بود.همچنین رئیس دادگاه عمومی مکه در روز اول اکتبر، پس از مراجعه به پزشک، به ویروس مبتلا و کشته شد. الثنیان نوبت دکتر داشت و اعضای جوخه ببر از این نوبت خبر داشتند. در زمان معاینه، به او ویروس تزریق شد تا مرگ او را عادی نشان دهند؛چراکه الثنیان پیشتر در نامه ای به بن سلمان، با برنامه اقتصادی ۲۰۳۰ ولیعهد مخالفت کرده بود.
به گفته بی بی سی جوخه ببر ۱۵ نفری که خاشقجی را در کنسولگری عربستان در استانبول به قتل رساند ، بخشی از نیروهای واکنش سریع بودند که تخمین زده میشود ۵۰ عضو داشته باشد.
اما گردان « سیف الاجرب» در پی به قدرت رسیدن سلمان بن عبدالعزیز در ۲۳ ژانویه ۲۰۱۵ تشکیل شده است، البته زمان دقیق تشکیل آن مشخص نیست. این گردان چنگال تیز «سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه عربستان و ولیعهد وی برای استحکام تخت پادشاهی است و از وفادارترین افراد به محمد بن سلمان تشکیل شده است.
اطلاعات موجود در مورد فرقه النمر نشان میدهد که تشکیل آن کاملاً نامتعارف بوده و از هیچگونه ترتیب نظامی متعارف پیروی نمیکند و یکی «سعود القحطانی» مشاور سابق دربار سلطنتی اولین شخص مسئول این تیم است. فرمانده میدانی نیروهای واکنش سریع «ماهر عبدالعزیز مطرب»، افسر سازمان اطلاعات عربستان است که غالبا با ولیعهد به خارج از کشور سفر میکرد. نیروی دیگر در این تیم «ثار غالب الحربی» است که عضو گارد سلطنتی عربستان بود و در سال ۲۰۱۷ به دلیل عمل شجاعانه در جریان حملهای به یکی از کاخهای ولیعهد ترفیع گرفت.
بر اساس گزارش مسئولان آمریکایی این تیم دهها عملیات در داخل عربستان و خارج از آن اجرایی کرده است از جمله اینکه سعودیهای موجود در دیگر کشورهای عربی را به زور بازگرداند. همچنین به نظر میرسد این تیم در بازداشت و بدرفتاری با فعالان زن در حوزه حقوق بشر مانند «لجین الهذلول» دست داشت حتی یک زن دیگر را در سال ۲۰۱۸ بازداشت و تحت شکنجه روحی قرار داد و وادار کرد خودکشی کند.
اکنون روشن است که روابط عربستان و امریکا دیگر همانند ماه عسل دوران ترامپ نخواهد بود. از همان روزی که جو بایدن در تبیین سیاست خارجی صد روزه خود گفته بود که جزء اولویت های سیاست خارجی اش پایان دادن به جنگ یمن است و از کنگره نیز خواست تا صادرات سلاح به عربستان را متوقف کند، روشن بود که کاخ سفید را کشتیبان دیگری آمده است که عربستان را دیگر یار غار همیشگی نمی داند. بایدن و تیم او نه ارتباطات خانوادگی با محمد بن سلمان و اطرافیانش دارند و نه اصولا تمایل دارند به شیوه ترامپ این نوع ارتباط به وجود آید.
بدیهی است که قطعی روابط میان واشنگتن و ریاض خیالی بیهوده است. عمق روابط دو کشور ریشه دارتر از آن چیزی است که بتوان تصور کرد این دو کشور به دشمنان هم تبدیل شوند. دولتمردان هر دو کشور از عمق نفوذ یکدیگر در عرصه سیاسی و بین المللی و اقتصادی آگاهند و به خوبی می دانند که نمی توانند از هم به این آسانی ها دل بکنند. اما به نظر می رسد سردی روابطی را میان دو طرف به زودی شاهد باشیم.
اما این تنها بن سلمان نیست که در بن بست قرار گرفته؛ بلکه بایدن هم با این اتهام رسمی که وارد کرده است، اگر نتایجی بر آن مترتب نشود، به نوعی در تنگنا قرار خواهد گرفت. البته ناگفته نماند همچنان که حذف بن سلمان کار آسانی نیست؛ این حذف نیز کلا احتمال عادیسازی روابط میان ریاض و تلآویو را از دستور کار خارج خواهد کرد. بدون حضور بنسلمان در قدرت این پروژه بیسرانجام خواهد ماند و این چیزی نیست که حتی خود بایدن بخواهد. متغیر اسرائیلی نقش مهمی در آینده سیاسی بن سلمان دارد.
به هر حال، از پیامدهای مثبت این که ریاض بر خلاف قدرتها و دولت های مخالف آمریکا نمیتواند فشارهای حقوق بشری آمریکا را نادیده بگیرد؛ به همین خاطر به احتمال زیاد فشار بر فعالان عربستانی کاسته و زندانیان سیاسی آزاد شوند و تدابیری در جهت اصلاح وضعیت کنونی اتخاذ شود. حال باید دید آیا در سطحی خواهد بود که هم دولت آمریکا از آن به عنوان یک دستاورد یاد و بایدن را از تنگنای کار با بن سلمان خارج کند؛ هم به نوعی چهره حقوق بشری عربستان را برای بقای بنسلمان در قدرت بهبود بخشد؟ فعلا باید منتظر ماند و دید چه میشود.