به گزارش خبرنگار اتاق خبر 24: روح الله زم، که از سال ۹۶ تحت پیگیری و رصد بود، نهایتاً ۲۲ مهر ۹۸ بازداشت و پس از ۱۴ ماه و برگزاری چندین جلسه بازجویی و محاکمه صبح شنبه اعدام شد.
طبق کیفرخواستی که زمستان سال گذشته صادر شده بود، شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به عنوان شعبه رسیدگی کننده تعیین شد. از آنجایی که زم پیشتر هم دراین شعبه پرونده داشت، به موجب قانون باید به اتهامات این فرد در همین شعبه رسیدگی میشد. البته در این پرونده به غیر از زم ۵ متهم دیگر هم بودند.
اما اتهامات اصلی روح الله زم چه بود؟
طبق کیفرخواستی که از سوی دادستانی تهران و پس از ماهها تحقیق صادر شد عناوین کیفرخواست شامل ۱۷ بند اتهامی به این شرح بود؛
۱- افساد فی الارض
۲- تشکیل و اداره کانال معاند آمدنیوز و صدای مردم با هدف برهم زدن امنیت کشور
۳- جاسوسی به نفع سرویس اطلاعاتی اسرائیل به واسطه سرویس اطلاعاتی یکی از کشورهای منطقه
۴- جاسوسی به نفع سرویس اطلاعاتی کشور فرانسه
۵- همکاری با دولت متخاصم آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران
۶- اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور
۷- مشارکت در فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و به نفع گروهها و سازمانهای مخالف نظام به طور گسترده
۸- عضویت و مدیریت پایگاه خبری معاند سحام نیوز با هدف برهم زدن امنیت کشور
۹- مشارکت در اغوا و تحریک مردم به جنگ و کشتار به قصد برهم زدن امنیت کشور
۱۰- مشارکت در جمع آوری اطلاعات طبقه بندی شده به قصد ارائه به دیگران با هدف برهم زدن امنیت کشور
۱۱- مشارکت در نشر اکاذیب به طور گسترده
۱۲ - تحریک مؤثر نیروهای رزمنده و اشخاصی که به نحوی در خدمت نیروهای مسلح هستند به عصیان، فرار، تسلیم یا عدم اجرای وظایف نظامی
۱۳- توهین به مقدسات اسلام
۱۴- توهین به امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران (رضوان الله علیه) و مقام معظم رهبری (حفظه الله)
۱۵- توهین به مقامات و مأمورین در حال انجام وظیفه یا به سبب آن
۱۶- تحصیل مال از طریق نامشروع جمعاً به میزان نود و هفت هزار و پانصد و پنجاه یورو
۱۷- و شکایت برخی اشخاص حقوقی و حقیقی.
«نیما زم» که بود؟
دشمنان جمهوری اسلامی ایران با محوریت آمریکا، سالها بود که برای ضربه زدن به انقلاب و کشور، از یک نقص بسیار بزرگ رنج می بردند. این نقص بزرگ، نداشتن سرپلهای اطلاعاتی مستقیم در داخل ایران برای در اختیار داشتن اطلاعات فرهنگی، اجتماعی، دینی و البته سیاسی جهت رصد اطلاعاتی و برنامهریزیها برای ضربه زدن از داخل به کشور بود.
از سال ۱۳۷۸ که عناد و عداوت برخی جریانهای سیاسی داخلی با نظام جلوه خیابانی پیدا کرد و اولین فاز از شبکهسازی پیچیده دشمن برای نفوذ و ضربه از داخل به صورت آشوبهای کوی دانشگاه و چند خیابان پایتخت برای چند روز خود را نشان داد، نظام سلطه فهمید که می تواند روی برخی چهره و گروههای هدف داخلی جهت امتداد آن شبکه سازی «نفوذ و ضربه» حساب ویژه باز کند.
نتیجه فاز دوم این برنامهریزی پیچیده و چندوجهی که تجربه اطلاعاتی-امنیتی چند سرویس بزرگ و قدیمی غربی، متحدان منطقهای آمریکا و به طور خاص موساد پشت آن است، در سال ۱۳۸۸ رقم خورد که آشوب ایجاد شده به لحاظ حجم و وسعت بسیار گستردهتر و دامنهدارتر از ۷۸ بود در نهایت با حضور پرشور قاطبه ملت ایران شکست خورد و ۹ دی ۸۸ نقطه پایانی بر عملکرد میدانی شبکه «نفوذ و ضربه» در آن مقطع گذاشت.
در سالهای پس از فتنه ۸۸، دستگاههای جاسوسی غربی و منطقهای، با مطالعه و جمعبندی فتنه ۸۸، راهبرد جدیدی تدوین کردند تا معایب طرحهای قبلی را کنار بگذارند و پارامترهای جدیدی را وارد بازی «فتنه امنیتی» با ایران کنند.
سرمایهگذاری گسترده روی گسلهای قومی، مذهبی و نژادی، هجمه به مشروعیت و کارآمدی نظام و «شبههسازی» نسبت به ارکان نظام (به ویژه ارکان مرتبط با رهبری) از طریق جعل خبر، سندسازی و اتهام زنی بی وقفه، و در نهایت سیاهنمایی تمامعیار از وضعیت کشور، پارامترهای اصلی فاز جدید این «فتنه امنیتی» است.
روح الله زم به گواه سوابقی که از فساد شدید اخلاقی او در زمان اقامتش در ایران وجود دارد، فردی کم سواد و فاقد حداقلهای هوشی، تحصیلی و فکری است که حتی او را مستعد کارگزاری سرویسهای جاسوسی خارجی کند. او صرفا یک «کاسب» متوهم با بیماری حاد خودشیفتگی و به شدت جاهطلب بود که از هر جایی که پولی می رسید، همانند مزدوران سازمان منافقین، خدمات «مزدوری» خود را ارایه می داد.
از این رو، این گمانه از همان ابتدای مطرح شدن نام او به عنوان «ادمین» آمدنیوز در ذهن ناظران مطرح شد که او صرفا یک چهره بیرونی از این مجموعه است که به دستورات عمل می کند. به بیان دیگر، تئوری پرداز تحرکات ضدایرانی آمدنیوز و رابط اصلی این مجموعه با سرویسهای بیگانه (به ویژه سعودی و اسراییلی) قطعا افراد دیگری بودند. بهتر و دقیقتر باید گفت که زم تنها نما و نماد بیرونی یک «شبکه» گسترده ضدامنیتی بود که علاوه بر پشتیبانیهای گسترده و «کنسرسیومی» از سوی سرویسهای جاسوسی دشمن، دارای شبکه منابع و سرپلهایی درون کشور و در درون ساختارهای بعضا حساس کشور است.
البته این که زم یک نماد و یک نمای بیرونی بود، هیچ چیز از جرم «خیانت» و ضربه به «امنیت» ملی کم نمی کند و او به عنوان یک مفسد فیالارض، سزاوار حکم اعدام بود، چنان که در جرم «قتل» برنامهریزی شده، همان اندازه که «آمران» نقش دارند، «عاملان» هم دخیل و مجرم هستند.
رقابت تنگاتنگ با منافقین در «مزدوری»
یکی از شاخصههایی که پرونده زم را از لحاظ حجم و گسترهی خیانت به کشور متمایز می سازد، ولع عجیب او برای «مزدوری» بود. روحالله زم تقریبا با هر سرویس جاسوسی در محوز غربی-عبری-عربی که برای ضربه زدن به منافع ملی و خدشهدار کردن امنیت ملی ایران برنامه داشت، دست همکاری داده بود. موساد، سرویس اطلاعاتی سعودی، سرویس اطلاعاتی فرانسه، سازمان سیا... ا. این حجم از ولع و شیفتگی برای «مزدوری» علیه میهن مادری، صرفا در سازمان «منافقین» مسبوق به سابقه بود.
نگاهی به اقدامات مجرمانه و مفسدانه زم
در دی ماه ۹۶ که عده معدودی از عناصر فریبخورده و برخی معاندان نشاندار و مزدور، در برخی از شهرهای کشور از جمله پایتخت، دست به آشوب و اغتشاش زده بودند، نام یک پادوی دونپایه رسانههای ضدانقلاب به واسطه گرداندن یک سایت و کانال تلگرامی ضدایرانی به نام «آمدنیوز» به کرات در محافل سیاسی و رسانهای مطرح شد؛ این فرد «روحالله زم» ملقب به «نیما» نام داشت که در کارنامهاش حمایت از همجنسبازان نیز به چشم میخورد. فردی که به موازات فعالیت رسانهای علیه مردم ایران از همان ابتدا بدنبال برقراری ارتباط با سرویسهای جاسوسی بیگانه نیز برآمد و توانست با عناصری از سرویس جاسوسی یک کشور همسایه و عوامل موساد و سیا نیز ارتباط بگیرد.
انتشار و اشتراکگذاری اخبار جعلی و ضدامنیت مردم ایران توسط زم در آمدنیوز
عمده فعالیت رسانهای نامبرد انتشار و اشتراکگذاری اخبار تحریف شده، جعلی و کذب پیرامون اتفاقات داخلی ایران با هدف القاء نادرست موضوعات به افکار عمومی و ایجاد تشنج در جامعه ایران بود؛ زم برای این مزدوری مبالغ هنگفتی را از جانب مرتبطین سرویسهای جاسوسی بیگانه به جیب میزد؛ این موضوعی بود که همکاران سابقش در چندین نوبت بر آن صحه گذاشتند؛ بهگونهای که نامبرده نه تنها در داخل ایران میان فعالان سیاسی و رسانهای بعنوان فردی منفور و خائن شناخته میشد بلکه در میان همپالگان خارج نشیناش نیز از او به عنوان فردی فاسد و حریص پول یاد میشد.
افشاگری دوست سابق زم پیرامون پشتپرده آمدنیوز
«پیمان عارف» کارشناس بیبیسی فارسی و شریک سابق زم طی ویدئویی که اوایل اسفندماه ۹۵ منتشر شد، برای اولین بار در خصوص پشت پرده سایت و کانال ضدایرانی «آمدنیوز» و چگونگی حمایت «نیابتی» یک سازمان جاسوسی بیگانه از این سایت و کانال سخن گفت
عارف در ویدئو تصریح میکند، آمدنیوز پروژه مفصلی است که سازمانهای جاسوسی بیگانه، با کارگزاری و مزدوری زم که در پاریس مستقر است، نه علیه جمهوری اسلامی بلکه علیه ایران بکار بستهاند.
اسناد ارتباط آمدنیوز با حامیان داعش
علاوه بر ارتباط با عناصر سیا و موساد، زم و کانال تحت مدیریتش یعنی آمدنیوز با کارگزاران رژیم مرتجع و تروریستپرور سعودی نیز ارتباطاتی داشتند؛ در آبان ۹۶ سندی منتشر شد که نشان میداد دامین Amadnews.com پس از ثبت به نام «محمد شانتی»، توسط یک شرکت سعودی در سال ۲۰۱۲ میزبانی (host) شده است و سپس در سال ۲۰۱۴ بازهم با میزبانی شرکت سعودی فردی به نام «احمد الحسنات» این دامین را به نام خود ثبت میکند و بسیار جالبتر اینکه دو فرد مذکور (که هر دو واقعی هستند) در یک آدرس و یک ساختمان و یک پلاک زندگی میکردند!
ایستگاه پایانی دروغ
در اواخر سال ۹۷، مستند «ایستگاه پایانی دروغ» از رسانه ملی پخش شد؛ در این مستند، ضمن رونمایی از سازمان عنکبوتی ضد انقلاب متصل به سرویسهای جاسوسی دشمن، عمق حماقت و سفاهت زم و سایر گردانندگان کانال معاند آمدنیوز و حامیان مالی آنها و همچنین سایر طیفهای ضدانقلاب برای همگان آشکار شد؛ در این مستند به وضوح نشان داده شد که زم و سایر گردانندگان آمدنیوز چگونه دروغها و جعلیات واصله را در قالب خبر منتشر میکردند؛ برای نمونه، دستاندرکاران آمدنیوز در مواردی برای القای دروغهای خود به اذهان مخاطبان، نامههایی جعلی را با پارافهایی دستکاری شده به اسم اسناد دستگاههای دولتی ایران منتشر میکردند.
همچنین مستند «ایستگاه پایانی دروغ» باعث شد گرگهای اردوگاه ضدانقلاب بیش از پیش به جان هم بیفتند. «امیر عباس فخرآور» از عناصر ضدانقلاب که عضو تشکلی آمریکایی تحت عنوان «کنگره ملی ایرانیان» است، در واکنشی به انتشار مستند «ایستگاه پایانی دروغ» از ارتباط خود با «نیما زم» گرداننده کانال ضدایرانی «آمدنیوز» و نقش خود و حامیان آمریکاییاش در ساخت کانال مزبور گفت.
ستگیری زم و قبای لای در ماندهی دشمن
رهبر فرزانه انقلاب، در گرماگرم رسیدگی به یکی از بزرگترین پروندههای امنیتی تاریخ انقلاب، «قتلهای زنجیرهای» ، در ۱ تیر ۷۸، در جمع مسوولان ارشد کشور و کارشناسان اطلاعاتی جملهای درخشان و تاریخی بیان کردند. ایشان فرمودند:
" قبای دشمن لای در گیر کرده، گوشهای از دزد در دست ماست و او دارد جنجال میکند تا ما رهایش کنیم. "
اشاره حضرت آقا به هیاهو و غوغای کرکننده مطبوعات و جنجالآفرینیهای جریانهای سیاسی برای به حاشیه کشاندن رسیدگی به آن پرونده حساس و حیاتی بود و عجیب این که تنها کمی بعد از این هشدار رهبر انقلاب، فتنه کوی دانشگاه تهران در ۱۸ تیر همان سال رقم خورد که به کل، پرونده «قتلهای زنجیرهای» را از مرکز توجهات دور کرد.
و از آن مقطع، هر گاه قبای «شبکه نفوذ» لای در گیر کرد و نظام به مراحل حساسی در شناسایی و زیرضرب بردن عوامل و عناصر این شبکه رسید، یک بلوای بزرگ و یک غائله به پا خاست تا هم توجه و تمرکز نظام را به سمت خود بکشاند و هم افکار عمومی را به سویی دیگر سوق دهد.
یک روز، در تقابل با خواست و اراده ملت، فتنه ۸۸ را به ملت بزرگ ایران تحمیل کرد، یک روز از داخل کشور کدها و گراهای دقیق و نقطهای تحریمی به دولت آمریکا می فرستاد و روز دیگر، با نفوذ در گلوگاههای اقتصادی و تشکیل شبکههای فساد اقتصادی، معیشت مردم را گروگان قرار می داد تا نظام را وادار به تسلیم و عقبنشینی کند و البته یک روز هم با شراکت در پروژه ضدامنیتی «آمدنیوز»، اهداف شوم خود را دنبال می کرد و حکایت این تومور بدخیم همچنان ادامه دارد و تا این حکایت هست، مبارزه ادامه دارد.