نبرد دموکرات و جمهوریخواه
«آمریکا در آستانه جنگ داخلی است»؛ این عبارتی نیست که از سوی یک شخصیت مخالف با آمریکا بیان شده باشد. این توصیف وضعیت امروز ایالات متحده توسط «توماس فریدمن»، روزنامهنگار با سابقه روزنامه نیویورکتایمز در گفتوگو با شبکه خبری سی.ان.ان است.
با نگاهی به تحولات چند ماه اخیر در ایالتهای مختلف آمریکا میتوان به این جمعبندی رسید که نگرانی فریدمن یک توصیف اغراقآمیز از وضعیت فعلی نیست. رژه مداوم طرفداران مسلح ترامپ در شهرهایی همچون لوئیزیانا و میشیگان این نگرانی را به وجود آورده که شاید با گستردهتر شدن اختلاف نظر بین دو کاندیدای دموکرات و جمهوریخواه شاهد آغاز نبرد مسلحانه خیابانی در خیابانهای آمریکا نیز باشیم.
پیشبینی این که شدت درگیری بین دو طرف تا چه اندازه سنگین باشد ممکن نیست اما از همین الان برخی این گمانه جدی را مطرح کردهاند که نتیجه انتخابات نه در صندوقهای رأی بلکه در دادگاههای ایالتی، استیناف و یا حتی دیوان عالی ایالات متحده آمریکا رقم خواهد خورد؛ مرجعی قضایی که به لطف مرگ «روث گینزبرگ» هم اکنون در آستانه مصادره کامل توسط جمهوریخواهان قرار گرفته است. صرفنظر از این که چنین نبردی چه بر سر حاکمیت واحدی به نام ایالات متحده میآورد، سئوال اینجاست که چرا نظام انتخاباتی ایالات متحده تا این اندازه دارای پتانسیل اختلاف و تنش است و شاید سئوال مهمتر این باشد که این تنش بیسابقه چه بر سر جایگاه کنونی آمریکا خواهد آورد؟
الکترالکالجهایی که رییسجمهور تعیین میکنند
نکته اصلی برای درک جدالهای فعلی بر سر انتخاب رئیسجمهور آمریکا این است که اساساً نظام انتخاباتی این کشور بر اساس نظم فدرالی بنیان گذاشته شده است. بر خلاف درک عمومی بسیاری از شهروندان کشورهایی با حاکمیت مرکزی یکپارچه در ایالات متحده شما شاهد پنچاه سیستم متفاوت قانونی، سیاسی و حتی اقتصادی هستید که برای شکلگیری یک اتحاد یکپارچه بخشی از حقوق خود را در قالب نهادهای فدرال به دولت مرکزی واگذار کردهاند.
در این میان رییس قوه مجریه نیز نه با رأی مستقیم مردم بلکه با رأی اکثریت نمایندگان تمام ایالتها به قدرت خواهد رسید. آرایی که ما آن را با نام «الکترالکالج» میشناسیم. آرای هر ایالت شامل تعداد نمایندگان هر ایالت در مجلس نمایندگان و سنا است. سهمیه هر ایالت در مجلس نمایندگان بر اساس جمعیت آن ایالت و سهم آن در مجلس سنا به صورت مساوی و برای هر ایالت دو نفر تعیین میشود.
این نوع سیستم تقسیمبندی به این دلیل از سوی بنیانگذاران ایالات متحده باب شد تا ایالاتهای کوچکتر به طور کامل در روند تصمیمگیری حذف نشوند. به عنوان مثال ایالت داکوتای جنوبی جمعیتی نزدیک به هفتصد هزار نفر دارد که تنها شامل یک نماینده در مجلس نمایندگان میشود اما همین ایالت دو نماینده در مجلس سنا دارد به این ترتیب تعداد الکترالکالجهای این ایالت به 3 عدد میرسد. در طرف مقابل ایالت کالیفرنیا با جمعیتی نزدیک به چهل میلیون نفر، پنجاه و پنج کالج الکترال دارد. بنابراین تقسیم آرای ایالتی صرفاً تابع جمعیت نیست و به همین دلیل گاه رئیسجمهوری در آمریکا به قدرت میرسد که آرای مردمی کمتری نسبت به بازنده دارد. از آنجا که ایالتهای کمجمعیت آمریکا اغلب جمهوریخواه هستند در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم تنها دو رئیسجمهور جمهوریخواه، یعنی دونالد ترامپ و جورج بوش پسر با آرای کمتر مردمی وارد رقابتهای انتخاباتی شدهاند.
ماجرا زمانی پیچیدهتر میشود که ایالتها الگوهای متفاوتی برای تعیین الکترالکالجهای خود دارند. در برخی از ایالتها کسی که اکثریت آرای مردم را بدست آورد صاحب آرای الکترالکالج خواهد شد و در برخی ایالتها آرای الکترال به نسبت آرای مردمی تقسیم میشود.
البته این سیستم انتخاب دو مرحلهای اعتراض بسیاری را در آمریکا برانگیخته و ایدههای مختلفی برای اصلاح آن مطرح شده که تاکنون به جایی نرسیده است.
رأیگیری پستی
روزنامه فرانسوی فیگارو در مطلبی با عنوان «آمریکا؛ چرا پست به موضوع مهم انتخابات ریاست جمهوری تبدیل شده است؟» مینویسد: در شرایط بیماری همه گیر، میلیونها آمریکایی آماده رای گیری از طریق پست میشوند. دونالد ترامپ تلاش میکند اعتماد به پست فدرال را که مسئول تحویل آرا است، از بین ببرد و مشروعیت انتخابات آینده را تضعیف کند.
پست آمریکا در راس انتخابات آینده آمریکا قرار دارد. در دوران ویروس کرونا، آمریکا امکان رای گیری از طریق پست را افزایش داده است، به طوری که 80 درصد مردم میتوانند سوم نوامبر آینده به این روش رأی دهند.
بیماری همه گیر ویروس کرونا، آمریکاییها از جمله جمهوری خواهان را وادار کرده است تا رای گیری پستی را ترغیب کنند. این عمل برای آمریکا جدید نیست. براساس مطالعه انجام شده توسط مرکز تحقیقات پیو، در سال 2016، 20.9 درصد از آمریکاییها این روش رأی گیری را انتخاب کرده بودند. از 25 سال پیش تا کنون، این میزان همچنان در حال افزایش است.
به گفته افبیآی، هیچ مدرکی دال بر این که رای گیری پستی بیشتر از رای گیری سنتی مستعد تقلب باشد، وجود ندارد.
در تجزیه و تحلیل دادههای جمع آوری شده در سه ایالت با رأی گیری پستی که توسط واشنگتن پست انجام شد، فقط 372 مورد کلاهبرداری احتمالی از حدود 14.6 میلیون رأی شناسایی شد.
چرا ترامپ با رأیگیری پستی مشکل دارد
در این میان و در این دوره به دلیل بیماری کرونا و احتمال انتقال ویروس، تعداد فراوانی از مردم آمریکا به دنبال استفاده از این نوع رایگیری هستند. در حقیقت میتوان گفت که رایگیری از مردم آمریکا برای انتخابات ریاستجمهوری از هماکنون آغاز شده و پیشبینی میشود تا سیزدهم آّبان ماه سی درصد از واجدین شرایط آرای خود را از طریق صندوق پست ارسال کنند.
از آنجا که شمارش آرای پستی همانند سایر آرا پس از پایان زمان رایگیری آغاز میشود و اولویت با شمارش رأیهای صندوق خواهد بود، اعلام نتایج آرای پستی بسیار دیرتر صورت میگیرد. به عنوان مثال در دوره قبلی انتخابات ریاست جمهوری اعلام این آرا یک ماه بعد پایان انتخابات صورت گرفت.
ترامپ مدعی است که این زمان طولانی میتواند زمینه را برای تقلب در انتخابات فراهم کند. از سوی دیگر ارسال آرا به صورت پستی ترامپ را از مهمترین ابزار خود که همان موجسازی تودهای از طریق سخنرانی و مناظرههای تلویزیونی است تا حدود زیادی محروم میکند. از همین رو وی با تمام قدرت کوشید تا به نحوی شرکت ملی پست آمریکا را برای انجام این وظیفه ناتوان کند. حتی جمهوریخواهان سنا بودجه 25 میلیارد دلار در نظر گرفته شده برای شرکت پست آمریکا را وتو کردند.
برخی از ناظران درباره مخالفت ترامپ با رای گیری پستی میگویند که این نوع رای گیری، رأی دادن را آسانتر میکند و بنابراین به افراد دارای رای ممتنع که به طور سنتی به دموکراتها نزدیکتر هستند، مانند لاتینها یا آمریکاییهای آفریقایی تبار، اجازه میدهد تا رای دهند.
از نظر دیوید جی بکر، از مرکز نوآوری و تحقیقات در انتخابات، رئیس جمهور به دنبال تضعیف روند انتخابات است.
مارک دیموندشتاین، رئیس اتحادیه کارگران پست آمریکا، میگوید: «دونالد ترامپ میخواهد سوالاتی را برای مردم مطرح کند تا اعتماد را از ببن ببرد.»
دونالد ترامپ با زیر سوال بردن پست، نهادی فدرال با قدمت چند صد ساله، نه تنها اعتماد به رای گیری پستی بلکه به دموکراسی در کشور را از بین میبرد. چهارم اوت سال 2020، یک مطالعه نشان داد که 59 درصد از شهروندان اعتراف کردند که به درستی انتخابات ملی اعتماد ندارند.
علی رغم تمام این اقدامات آرای پستی میتواند نقش سرنوشتسازی در انتخابات آینده ریاست جمهوری آمریکا ایفا کند.
آمریکاییها به نتیجه انتخابات ۲۰۲۰ بیاعتمادند
نظرسنجی انجام شده از سوی پایگاه خبری هیل و موسسه سنجش افکار عمومی «هریس ایکس» گویای بیاعتمادی رایدهندگان هر دو حزب سیاسی آمریکا، به صحت نتایج انتخاباتی این کشور است.
۳۷ درصد رایدهندگان جمهوریخواه از بابت احتمال وقوع تخلف انتخاباتی در رقابت ۲۰۲۰ ابراز نگرانی کردهاند حال آنکه ۳۶ درصد از دموکراتها نیز همین نظر را دارند.
این در حالی است که رای دهندگان مستقلی که هنوز بین انتخاب دو نامزد دموکرات یا جمهوریخواه مردد هستند حتی بیش از سایرین درباره صحت نتایج تردید دارند و شمار آنها به ۴۰ درصد میرسد.
با این حال، ماهیت نگرانی طرفداران احزاب مختلف درباره تخلفات انتخاباتی متفاوت است. برای مثال، دموکراتها بیشتر نگران سرکوب حضور رایدهندگان و همچنین نفوذ بیگانگان در روند انتخابات هستند حال آنکه جمهوریخواهان، احتمال تقلب به ویژه در روند رایگیری غیابی (پُستی) را مطرح میکنند.
اسلام هراسی، نقطه مشترک مواضع نامزدهای انتخابات آمریکا
پایگاه شبکه «الجزیره» در گزارشی با عنوان «اسلام هراسی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا»، به بررسی موضع حزب دموکرات در قبال این موضوع پرداخته است.
این گزارش میگوید که «جو بایدن»، نامزد دموکرات انتخابات آمریکا، گزینهای بر ضد اسلام هراسی نیست و تنها کافی است نگاهی به میراث اوباما در این زمینه انداخت.
الجزیره مینویسد «با پیروزی باراک اوباما در سال ۲۰۰۸، بسیاری از آمریکاییها انتظار داشتند که او سیاستهای جورج بوش در به خطر انداختن زندگی مسلمانان را تغییر بدهد، اما اوباما در ۲ دوره ریاست جمهوری خود اقدامات بسیار اندکی در راستای ایجاد تغییر در اسلام هراسی فاجعه بار آمریکا انجام داد.»
این پایگاه در ادامه بر این موضوع تاکید میکند که حتی دوران ریاست جمهوری اوباما به افزایش تمایل به اسلام هراسی منتهی شد.
الجزیره در بخش دیگری از گزارش خود به بررسی ریشههای اسلام هراسی در آمریکا پرداخته و این امر را فراتر از نگرشهای فردی توصیف میکند؛ تعریفی بهتر از اسلام هراسی میتواند تبعیض نژاد نظاممند باشد.
این گزارش با اشاره به موضع گیریها و سابقه «جو بایدن» و اطرافیان او مانند «کاملا هریس»، بر این موضوع تاکید میکند که نامزد کنونی حزب دموکرات برای انتخابات ریاست جمهوری نیز سیاستهایی مشابه دولت اوباما در زمینه اسلام هراسی را در پیش میگیرد.
در همین حال پایگاه «هافینگتون پست» نیز به بررسی موضع گیریهای «دونالد ترامپ» در برابر گروههای اقلیتی و مهاجران و دیگر گروهها در آمریکا پرداخته و مینویسد «رییس جمهور از مدتها پیش با اقداماتی مانند حملات لفظی به ایلهان عمر، عضو دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا، پناهجویان را تحقیر کرده و اسلام هراسی را افزایش داده است.»
این پایگاه با اشاره به توییتهای ترامپ درباره «افراطیهای سومالیایی در مینه سوتا»، به تاریخ تحقیر پناهجویان و گسترش اسلام هراسی اشاره کرد.
«هافینگتون پست» در پایان مینویسد «موضع گیریهای ترامپ طی ۴ سال حضور خود در کاخ سفید، موضع گیریهای تندی را در برابر مهاجران، پناهندگان، مسلمانان و دیگر اقلیتها داشته است.»
انتخاباتی که نفس آمریکا را حبس خواهد کرد
حتی اگر آمریکا بتواند مسیر پر فراز و نشیب موجود برای انتخاب الکترالکالجها و انواع و اقسام درگیریهای حقوقی را پشت سر بگذارد، سؤال اساسی اینجاست که درگیریهای احتمالی میتواند چه تاثیری بر جایگاه این کشور در صحنه بین الملل بگذارد.
پاسخ به این سئوال چندان ساده نیست. واقعیت این است که آمریکا در طول تاریخ حاکمیت خود به خصوص از زمان جنگ جهانی اول به این سو که در قامت یک ابر قدرت جهانی ظاهر شده همواره با چنین بحرانهایی روبهرو شده است.
از جمله این موارد میتوان به چالشهای نژادی در دهه شصت میلادی اشاره کرد که منجر به شورشهای معرفی همچون شورش خیابان «واتس» در شهر دیترویت شد. با این حال بحرانی که ظاهراً این بار ایالات متحده را درگیر خود کرده بسیار عمیقتر از موارد گذشته است.
تغییرات بنیادین در حوزه اقتصاد و شکاف عمیق طبقاتی سبب شده فضای دو قطبی تشکیل شده در آمریکا بیسابقه باشد. این همان مسئله است که جنس نگرانی کارشناسان و روزنامهنگاران آمریکایی را متفاوت با قبل کرده است.
در طول 20 سال گذشته جامعه آمریکا به سمت نوعی دوقطبی حاد حرکت کرده است. مهمترین جلوه این دو قطبی در شکاف بین طرفداران حزب دموکرات و جمهوریخواهان است. در دهه 1960 تنها 5 درصد دموکراتها و جمهوریخواهان نسبت به ازدواج فرزندان خود با شخصی از طرف مقابل حساسیت داشتند اما در شرایط فعلی بر طبق نظرسنجی موسسه تحقیقات مذهبی آتلانتیک 35 درصد از جمهوریخواهان و 45 درصد از دموکراتها نسبت به این مسئله ابراز ناراحتی کردهاند.
بر اساس تحقیقات دانشگاه "وندربیلت" بسیاری از طرفداران دو آتشه دموکراتها و جمهوریخواهان علاقه دارند تا معارضان طرف مقابل خود را به شکل حیوان تصور کنند؛ تصوری که میتواند در توجیه هرگونه خشونتی علیه طرف مقابل نقش اساسی داشته باشد.
در صورت ادامه یافتن این فضا میتوان با قاطعیت گفت که تصور جهانیان از آمریکا دچار آسیب اساسی خواهد شد و آن تصویری که پس از جنگ جهانی دوم بخصوص در برخی کشورهای غربی از ایالات متحده ایجاد شده، بههم خواهد ریخت؛ تصویری که پیش از این با ویروس کرونا نیز آسیب دیده بود. در حالی که اصلیترین رقیب آمریکا یعنی چین توانسته است ویروس کرونا را در حداقل زمان ممکن مهار کند، هنوز کرونا در ایالات متحده هنوز در حال گرفتن بیشترین تلفات است و به نظر میرسد تعداد آنها تا 250 هزار نفر افزایش پیدا کند.
از سوی دیگر گرایشهای جدی درباره واگرایی از نظام ایالات متحده وجود دارد. حتی در صورتی که بعد از این بحران، بایدن بتواند کنترل امور را در دست بگیرد، بازگشت اطمینان به میان متحدان آمریکا کار سختی خواهد بود. به عنوان مثال آلمان از هماکنون به دنبال ایجاد نوعی همکاری با پکن و مسکو برای ایجاد تعادل در نظام جهانی است. کشورهایی همانند هند و ژاپن نیز برای عضویت در شورای امنیت سازمان ملل متحد اعلام آمادگی کردهاند.